عارضم خدمت شازده؛
که عهد آن قزاق جوان، تریاک را که بین خلقالله، تُقس میکردند،
دوباره سوختهاش را با قیمت بیشتر، از خودشان پس میگرفتند.
بعضی اقلام، سوختهاش گرانتر است.
قدر دل ما را بدان...
*****
خدمت بانو عارضم؛
البت که دل سوخته شده را به جان ناقابل خویش خریداریم که بهای این جان ناقابل هم ارزش آن دل عزیز نخواهد بود و شایسته این مُقام نیست.
اما به جسارت خدمت بانو عارضم؛
زنهار که خناسان گاهی چنان به ظاهر به هزار زبان بازی و ملعبه در پی خرید دل سوخته آدمی پای بر جلو می نهند که بیچاره دل سوخته را به هزار بلای بی دوای دیگر مبتلا کنند.
پس به جان عزیزش قسم میدهیم که دل گرانبهای خویش هرچند گران به هر بی سر و پایی نفروشند و به این غلام حقیر هر چند که بساط و مال و منال و مقام و ارزشی در دست ندارد دل به امانت گذارند که غلام مگر از جان رفته باشد که دل بانو را رها کند. شاید روزی این حقیر نیز به آن رتبه که بانو نظر دارد رسید و دل امانت گرفته را بهای روزش خرید.
زیاده حرفی نیست فقط به اختصار گویم که چنان حکایت می کنند:
"دولت انگليس براي معتاد نمودن مردم و گسترش اعتياد در ايران، اعلام كرد كه سوختهي ترياك را با قيمت مناسب از افرادي كه از اين ماده استفاده ميكنند ميخرد. بدين ترتيب عدهي بيشماري از افراد اين مملكت به منظور كسب درآمد، ترياك را كه به مقدار فراوان و به قيمت ارزان در دسترس بود ميخريدند و پس از كشيدن، سوخته آن را به قيمت چند برابر ميفروختند. به طوري كه اين شيوه جزء مشاغل روزانه بعضي افراد شده بود. اما زماني كه متوجه شدند، عدهي زيادي گرفتار اعتياد شدهاند"
برچسب : نویسنده : d4uyoua بازدید : 72